بلاگ هاشور

نقد مستند چی چکا؛ قصه ی شب: ابراهیم منصفی: خنیاگر غمگینی که آوازش را از دست داد

مستند چی‌چکاChi-Ckaka-05

(رها فریدی- ۱۳۹۶):

چی چکا، قصه شب، فیلم مستند ۹۷ دقیقه‌‎ای رها فریدی، بر آن است که مروری داشته باشد بر زندگی ابراهیم منصفی، هنرمند، شاعر، آهنگ‎ساز و خنیاگر هرمزگانی، اما فیلمساز توانسته فیلمش را از یک مستند پرتره ساده فراتر ببرد و اینک شاهد فیلمی پر از حس و حال هستیم که در کنار ثبت بیوگرافی شخصیت محوری‎اش، به کلیت موسیقی محلی و معاصر هرمزگان و بندرعباس هم پرداخته و همچنین توانسته یک مستند مردم نگاری هم باشد و و آداب و رسوم مردمان جنوب ایران و زندگی روزمره و حال و هوایشان را به نمایش بگذارد.

دلیل این موفقیت چیزی نیست جز آن که رها فریدی هشت سال برای ساخت چی چکا زمان گذاشته و این را در تاروپود فیلم می‎بینیم. اسامی درج‌‎شده در عنوان بندی فیلم نشان می‎‌‌دهد که در بسیاری از پلان‎‌ها از «گروه فیلم‎سازی» خبری نیست و این پلان‎ها با کوچک‎ترین گروه و با ساده‎ترین تجهیزات ضبط شده‎اند (چه بسا شاید خیلی جاها فقط خانم فریدی –به قول خودش با یک کوله پشتی- در حال گفتگو، و همزمان تصویربرداری و صدابرداری بوده است).

فیلم مستند چی‌چکا قصه شب

نتیجه‌‎ی این سبک کار، که فیلم ساز در حقیقت فیلمش را زندگی کرده باشد، ثبت تصاویرو لحظاتی بکر از آدم‎‌های متعدد در لوکیشن‎‌های متعدد، در چندین شهر و روستا، و در خانه و خیابان، و در خشکی و دریاست که فیلم را به اثری دینامیک و دیدنی بدل کرده و باعث شده که فیلم فاصله زیادی با بسیاری از فیلم‎‌های مستند پرتره، که در یکی دو لوکیشن داخلی پای صحبت آد‌م‎ها می‌‎نشینند و در نهایت آن‎ها را با تعدادی عکس و فیلم‎‌های آرشیوی ترکیب می‎‌کنند، داشته باشد.

مستند چی‌چکا

در بیوگرافی‎‌های رسمی رها فریدی، چی چکا قصه شب به عنوان نخستین فیلم او درج شده، اما مراجعه به وبسایت شخصی او و مصاحبه‎‌هایش نشان می‎‌دهد که او تا قبل از چی چکا حدود ۲۰ فیلم شخصی و تجربی را ساخته و از سال ۱۳۸۸ نیز به گفته خودش «با یک دوربین و یک ضبط صوت و یک کوله پشتی، برای ثبت موسیقی نواحی و داستان‎‌های زندگی مردم شروع به سفر به دور ایران می‎کند» که نتیجه‎اش تعدادی فیلم مستند تجربی، و البته چی چکا، قصه شب شده است.

ابراهیم منصفی: زندگی روی آکوردهای گیتار

چی چکا، قصه شب درباره ابراهیم منصفی است؛ مردی عاشق‎‌پیشه و سودایی، و شیفته موسیقی و سرزمینش، و به شدت رنجور از دردها و دشواری‎‌هایی که در زندگی خود و دیگر مردمان آن سرزمین تجربه کرده است. در کودکی پدر و مادرش از هم جدا شده و او را در نزد پدربزرگ و مادربزرگش رها کردند و او تا نوجوانی‎‌اش را در کنار آن‎ها و در معبد هندوهای بندرعباس گذراند.

در فیلم می‎بینیم که او چگونه موسیقی، و البته گیتار را کشف کرد و در عین تنگدستی و فقر، در دهه ۱۳۴۰ و با وسایلی مثل دبه بنزین و سیم ماهیگیری، یک گیتارباس ساخت و با آن روی صحنه برنامه اجرا کرد! شعر می‌‎گفت و در چند فیلم سینمای آزاد بازی کرد و ترانه می‌‎سرایید و گیتار می‎زد و آواز می‎‌خواند.

Chi-Ckaka-11

ترانه‎‌هایش تنها بر روی چند آکورد گیتار تنظیم و اجرا می‎شد و از ملودی خبری نبود، اما همین ترانه‎ها چنان از عمق وجودش برمی‌‎آمدند و از رنج‎‌های آدمیان می‎‌گفتند، که تاثیر عمیق خود را بر مردم گذاشتند و ابراهیم منصفی بدل به یکی از الگوها و نمادهای هنر هرمزگان شد؛ همان‎‌گونه که مسعود پاکدامن، نوازنده گیتار و دوست قدیمی منصفی جایی در فیلم می‎‌گوید: «با همین سه تا آکورد دل همه را برده بود.» و به گفته‎‌ی یکی دیگر از دوستانش، عشق جوانان بندرعباس به گیتار را ابراهیم منصفی به وجود آورده است.

مستند چی‌چکاChi-Ckaka-02

چی چکا: موزیکال جنوبی

رها فریدی در چی چکا ضمن استفاده از فیلم‎‌ها و تصاویر آرشیوی، به سراغ دوستان و یاران قدیمی ابراهیم منصفی، و همچنین حدود ۲۰ هنرمند و موزیسین و نوازنده امروزی هرمزگان رفته و ضمن مرور زندگی و دوران اوج و سقوط ابراهیم منصفی، حال و هوای زندگی و جامعه‎ی هرمزگان و بندرعباس را نیز در همان دوران به تصویر کشیده است. روایت‎‌های کارگردان چند بعدی و قابل اعتمادند و همان اندازه که درباره استعداد و روح بزرگ و عاشق منصفی می‎‌شنویم، نقش خود  او در رها کردن و سقوط و فروپاشی‎اش (به ویژه پس از انقلاب اسلامی)، و همچنین تاثیر شرایط اجتماعی پیرامونش را نیز در این روند شاهدیم.

مستند چی‌چکاChi-Ckaka-03

حاشیه‌‎ی صوتی فیلم غنی و تاثیرگذار است. کارگردان به دل یادداشت‎‌ها، شعرها و ترانه‌‎های منصفی وارد شده و بسیاری از آن‎ها را، چه با اجرای خودش و چه با اجرای دیگران و هنرمندان فعلی، در سکانس‎های مختلف فیلم و به فراخور موضوع و حال و هوای آن سکانس استفاده کرده و کمتر زمانی در فیلم هست که درباره موضوعی صحبت شود و ترانه‎ای با همان حال و هوا را در همان رابطه نشنویم. فیلم از این جهت مثل یک موزیکال دلپذیر است، با یاد و خاطره‎ی ابراهیم منصفی.

مستند چی‌چکاChi-Ckaka-04

تماشای چی چکا، قصه شب شبیه این است که به همراه دوستی که اهل دل است، به جنوب و هرمزگان و بندرعباس سفر کنید؛ دریا و ماهیگیرها و پسربچه‎‌های برهنه و آفتاب سوخته‎‌ی در حال آبتنی. کشتی‎‌ها و مرغ‎‌های دریایی. مردها و عرق‎گیرها و زن‎‌ها و لباس‌‎های رنگی‎شان. بازار ماهی و غروب. و همه‎‌ی این‎ها، در حالی که دارید به ترانه‎‌های دلپذیری که با دو سه آکورد گیتار اجرا می‎‌شوند و در فضا پخش است گوش می‎‌کنید: «خوشا فصلی که دور از غم/ همه کس شونه به شونه/ دست به دست، سایه به سایه/ می‎رفتن به خونه».

فیلم مستند چی‌چکا قصه شب

 

پانویس:

عنوان این نوشته از شعر مشهوری از احمد شاملو وام گرفته شده: «آن که می گوید دوستت دارم/ خنیاگر غمگینی است/ که آوازش را از دست داده است». شاملو شاعر محبوب ابراهیم منصفی بود که نخستین بار در سال ۱۳۴۷ شعری از منصفی را نیز در مجله «خوشه» منتشر کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *