بلاگ هاشور

دون کیشوت به سیرجان باز می‌گردد!

یادداشتی بر مستند ‌بلند «ایستوود»

ساخته‌ی علیرضا رسولی‌نژاد

دکتر احمد ضابطی جهرمی در کتاب «فیلم مستند دورگه»، در علت وجودی فیلم‌های هیبریدی می‌نویسد: «[تولید این دست فیلم‌ها زمانی است که فیلمساز] به این نتیجه رسیده باشد که از طریق تلفیق چند شکل سنتی و مرسوم می تواند شکل جدیدی بیافریند که نیات او را بهتر منعکس نماید» و به نظر می‌آید این بهترین توصیف برای شکل فرمی فیلم «ایستوود»، مستند ۷۰ دقیقه‌ای علیرضا رسولی نژاد باشد.

ماکیومنتری، داکیودراما یا داکیو فیکشن، فیلم‌جستار و مستند پرتره هیچکدام به تنهایی نمی‌تواند قالب و گونه‌ی این فیلم باشد، بلکه هرعنوان را می‌توان بر بخش یا رویکردی از مستند اتلاق کرد و همه باهم یک مستند دورگه‌ی خوش‌ساخت را تشکیل می‌دهند. بیننده اگر کمی تیزبین باشد، همان ابتدای کار متوجه می‌شود که بهانه‌ی سفر به سیرجان از سوی فیلمساز ساختگی است و اگر کمی همدلانه با فیلم برخورد کند، دستش را به دست مسافر کلاه به سری می‌دهد که در پی یافتن کسی که بسیار شبیه کلینت ایستوود است و عکسش در روزنامه هم چاپ شده به شهر سیرجان می‌رود و همه جا را در پی او می‌گردد، تا از دل این همراهی هم فیلمساز را بشناسد، هم ایستوود و هم سیرجان را !

نگارنده این تکنیک را در چارچوب «جستجو برای مک‌گافین» در جهت گسترش پیرنگ می‌بیند، چنانکه ایستوود همان ابژه‌ای خیالی و موهوم است که فیلمساز در پی آن است و همه می‌دانیم که یافتن آن چندان هم چیز مهمی نیست، اما می‌گذاریم کار پیش برود تا بدانیم اصل قصه چیست!

کاراکتر فیلمسازِ مسافر، به ویژه با آن کلاه کاسکتی که در تمام فیلم به سر دارد و سویه‌های هجو و طنزی که در رفتارش هست، خواه ناخواه ذهن را به سمت دن کیشوت می‌برد، و تطابق‌های نمادین برای این شباهت کم هم نیست. ، چه اینکه هر دون کیشوتی یک سانچو پانزا می‌خواهد، و اینجاست که اسم «آلبرتو مالبرتو» در مقام دستیار کارگردان در تیتراژ توجیه پیدا می‌کند!

رسولی نژاد، نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده‌ی مستند، پیش از این هم در آثار خود مثل «مینور/ ماژور»، «صحنه‌هایی از زندگی یک کارآگاه» و «صحنه‌های خارجی» بواسطه‌ی عدم استفاده از مصاحبه‌های مرسوم، فرار از کلیشه‌ها و شکستن قواعد، سبک و سیاق خود را پیدا کرده بود؛ به نظر می‌آید این رویه در «ایستوود» به پختگی و انسجام بیشتری رسیده است.

استفاده از مولفه‌های فیلم‌های وسترن در قاب بندی، موسیقی، کات و غیره از یک سو، و مایه‌های کمدی که در متن، موقعیت‌ها و واکنش شخصیت‌ها  وجود دارد از سوی دیگر باعث شده که بیننده فیلم را دنبال کند و البته نباید از نقش تصویرهای زیبای محمدرضا تیموری و تدوین خوش ریتم و هوشمندانه‌ی آرش زاهدی اصل به سادگی گذشت.

مستند بلند «ایستوود»، در پانزدهمین جشنواره‌ی سینمای مستند ایران «سینما حقیقت» نامزد بهترین نویسندگی گفتار متن و گوینده شد و سپس با پذیرفته شدن در جشنواره‌های مطرح بین‌المللی نظیر کپنهاگ، ورشو، مونترال و رم توانست خود را در معرض دید علاقمندان به مستند‌های هیبریدی قرار دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *