بلاگ هاشور

نقد مستند کودتای ۵۳ – اگر کودتای ۲۸ مرداد رخ نمی‎داد

KUDETA_01

استیفن کینزر، نویسنده کتاب تمام مردان شاه جایی در فیلم مستند کودتای ۵۳ می‌گوید: «کودتای ۲۸ مرداد یک اتفاق تعیین‌کننده در تاریخ قرن بیستم بود که اگر بخواهید درباره‎‌اش مطالعه کنید به ‎سختی یک خط درباره آن پیدا می‎‌کنید؛ در حالی که باید یک فصل کامل به آن اختصاص داده شود.» و دلیل این اهمیت را چنین توضیح می‌‎دهد: «آمریکا (با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲) این پیام را به رهبران در حال ظهور خاورمیانه داد که در این منطقه دموکراسی را تحمل نمی‎‌کند؛ چرا که دموکراسی در یک کشور خاورمیانه منجر به کنترل منابع و ذخایر آن کشور (توسط مردم خود آن کشور) می‎‌شود. آن چه آمریکا می‎‌خواهد یک حکومت دیکتاتوری است که به هر میزان لازم مردم کشورش را سرکوب کرده و تا زمانی که ما (آمریکا) دسترسی آزادانه به منابع آن کشور داشته باشیم، به بقای آن حکومت کمک خواهیم کرد.»

تقی امیرانی، فیلم‎ساز ایرانی- انگلیسی (متولد ۱۳۳۹ ورامین) در کودتای ۵۳ تلاش می‎‌کند برگی به این تاریخ نانوشته بی‌فزاید. او در ۱۵ سالگی (۱۳۵۴) ایران را ترک کرد و ساکن انگلستان شد، از دانشگاه ناتینگهام مدرک فیزیک گرفت و یک دوره فیلم‎سازی را در دانشگاه بریستول گذراند و سپس به‌‎عنوان مستندساز در شبکه‎‌های تلویزیونی از جمله بی‎بی‎سی ۴ مشغول به کار شد. در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹) و در ۴۹ سالگی پس از سال‎‌ها به ایران سفر کرد و ایده ساخت فیلمی درباره وقایع مرداد ۳۲ در همان سفر به ذهنش زد. سه سال بعد در همایش جهانی TED ایده‎اش را مطرح کرد و توانست مقداری بودجه برای فیلمش دست و پا کند، فیلمی که اما تمام‎‌کردنش بیش از هفت سال دیگر به درازا کشید.

کودتای ۵۳: جاسوسی که تاریخ خاورمیانه را تغییر داد

در حالی که CIA و دولت آمریکا سال‎ها پس از مرداد ۳۲ اسناد محرمانه نقش آمریکا (در دوره ریاست جمهوری ژنرال آیزنهاور) در کودتا را منتشر و به وضوح به دخالت خود در وقایع ایران اعتراف کرد، دولت انگلستان، با وجود این که هر از گاهی در صحبت‎‌های دولت‌پ مردان و محققان به این موضوع اشاره می‎‌شد، هرگز درباره نقش خود در کودتا اعلام نظر نکرد و نکرده است. این ابهام در نقش و میزان تاثیر دولت انگلستان و دستگاه اطلاعاتی آن (MI6) در کودتای ۳۲ ایران، هسته و محور اصلی فیلم تقی امیرانی قرار گرفته است.
او در جریان تحقیقاتش سراغ آرشیو امنیت ملی دانشگاه جورج واشنگتون رفت و از دل آن مستندات، به نام نورمن داربی‎شایر رسید: مامور اصلی MI6 (سازمان جاسوسی انگلستان) در آن دوره در ایران. نورمن داربی‎شایر در سال ۱۹۹۳ درگذشت، در نتیجه این امکان برای سازندگان کودتای ۵۳ وجود نداشت که برای گفت‎وگو به سراغش روند. اما رد داربی‎شایر در جای دیگری توجه فیلم‎ساز را جلب می‌‎کند: در مجموعه مستندی به نام پایان امپراتوری در دهه ۱۹۸۰ خاطرات او ثبت شده و متن صحبت‎‌هایش نیز روی کاغذ پیاده شده بود. اما اتفاق عجیبی که امیرانی در آرشیو با آن مواجه می‎شود آن است که بیش از نیمی از صحبت‌‎های مکتوب داربی ‎شایر از کاغذها بریده و مفقود شده، و هیچ اثری نیز از فیلم مصاحبه با او (چه در راش‎‌ها و چه در نسخه نهایی) به چشم نمی‎‌خورد.

KUDETA_04

نورمن داربی‎شایر به سازندگان پایان امپراتوری چه گفته بوده که آن‎ها مجبور شدند که آثار آن را از بین ببرند؟ این سوال و پاسخ آن، بدل به هدف اصلی کودتای ۵۳ شده و فرم و ساختار سینمایی آن را شکل می‎‌دهد: فیلم به این سوال که می‎‌رسد انگار بدل به یک «مستند- تریلر» پرکشش می‎‌شود که مثل هر تریلر دیگری، بیننده در انتظار حل معما و چرایی آن، فیلم را دنبال می‎‌کند.

رالف فاینس، والتر مرچ: در اهمیت توانمندی

دو نام بزرگ سینمایی با کودتای ۵۳ همکاری کرده‎اند که تاثیر کار هر دو به وضوح به موفقیت فیلم کمک کرده است. نخست، رالف فاینس، بازیگر توانمند انگلیسی (بیمار انگلیسی، سری فیلم‎های هری پاتر، هتل بزرگ بوداپست و…)، که تقی امیرانی با ایده‎‌ای هوشمندانه، روخوانی گفته‎‌های نورمن داربی‎شایر را به او سپرده و فاینس، که تمام مدت بر روی یک صندلی نشسته است، چنان در شمایل داربی‎شایر فرو رفته و او را «بازی می‎‌کند»، که بیننده در بسیاری از لحظات باور می‎‌کند که او همان جاسوس جوان و جاه‌‎طلبی است که سرنوشت یک کشور را برای سال‎‌های سال به بازی گرفت.

KUDETA_02

نام بزرگ دیگر فیلم، والتر مرچ است: تدوین‎گر نامدار سینمای آمریکا که سه جایزه اسکار برای طراحی صدا و تدوین فیلم‎‌های اینک آخرالزمان و بیمار انگلیسی را در آرشیو افتخاراتش دارد و با کارگردانان بزرگی چون فرانسیس فورد کوپولا کار کرده و به عنوان مثال تدوین هر سه قسمت سری فیلم‌‎های پدرخوانده کار اوست. مرچ در کودتای ۵۳ هم تدوین‎گر است و هم نامش به عنوان نویسنده در کنار تقی امیرانی آمده (که ناشی از این اعتقاد درست امیرانی است که در سینمای مستند، نقش تدوین‎گر بسیار زیاد و در حد نویسنده اثر است). بیشترین سهم در از کاردرآمدن حس تعلیق و ریتم پراضطراب کودتای ۵۳ (به مثابه یک تریلر) از آن اوست، که از مواد خام یک فیلم مستند تاریخی، شامل مصاحبه‎‌ها، عکس‎ها و فیلم‎‌های آرشیوی، بریده روزنامه‎‌ها و از این دست، به چنین ریتم پرکششی دست یافته است.

کودتای ۵۳: گنجینه‎ی مستندات و تحقیق

مستندات تحقیقی فیلم، به واسطه زمان طولانی ساخته شدن آن (که به گفته تقی امیرانی بخش زیادی از این زمان طولانی به دلیل بی‎پولی بوده) بسیار گسترده‎‌اند و فیلم از این نظر ارزشمند و پراعتبار است. برخی از آن‎ها از جمله یادداشت‎‌های مربوط به سریال پایان امپراتوری منحصربه‌‏فردند و برگ مهمی بر مستندات کودتای ۳۲ می‎‌افزایند. فیلم‎‌های آرشیوی و خبری آن زمان (که در سینماها نمایش داده می‎شدند)، مانند فیلم‌‎های مربوط به تعطیلی تاسیسات نفتی آبادان و اخراج کارگزاران انگلیسی از جنوب ایران، برای علاقه‎‌مندان تاریخ معاصر، بسیار ارزشمند و واجد اطلاعات فراوان‎ است. بازسازی صحن‎ه‌های کودتا در قالب انیمیشن جذاب و تاثیرگذار است و طیف گسترده مصاحبه‎ شوندگان، از اقوام و نزدیکان و همکاران محمد مصدق تا قصاب محل، تا اردشیر زاهدی و محققان غربی، و نقطه دید متفاوت هر یک از آن‎ها به ماجرا، برای بیننده این امکان را فراهم می‎‌کند تا خود نیز تلاش کند تا تحلیلی از یک رویداد دراماتیک تاریخی داشته باشد.
خود کارگردان اما (شاید با هوشمندی و آگاهی) اثر صریح و واضحی از نقطه نظر خود در جمع‌بندی نهایی به جا نمی‎‌گذارد (هرچند با دقت بر روی زاویه دوربین، نوع تدوین و یا موسیقی، می‎توان به ویژه در مصاحبه‌‎ها تا حدی موضع کارگردان درباره شخص مصاحبه‎‌شونده و حرف‎‌هایش را حدس زد).

KUDETA_03

تمرکز اصلی فیلم، همان‎گونه که گفته شد، بر افشای نقش دولت انگلستان در کودتای ۳۲ با تمرکز بر اصلی‌‎ترین مامورش، نورمن داربی‎شایر است و فیلم جز اشاراتی، به سراغ نقش دیگر شخصیت‌های کلیدی و موثر در آن رویداد و تحلیل رفتار آن‎ها نمی‎‌رود. افراد و جریان‎‌هایی مانند بازاری‌‎ها، روحانیون و به ویژه آیه‎اله کاشانی، حزب توده و… در فیلم در حد اشاره باقی می‎‌مانند و حتا در رابطه با رویکرد شاه (محمدرضا پهلوی) یا فضل‎الله زاهدی هم، به بخش اندکی از نقش و رفتار آن‎ها در آن برهه اشاره شده است. این موضوع به نظر نگارنده، البته نقطه قوت فیلم است: ادعای تحلیل رویدادی مثل کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ در تاریخ ایران، قطعا ظرفیتی بیشتر از یک فیلم دو ساعته می‎‌طلبد و کودتای ۵۳ چنانچه چنین رویکردی را پیش می‎گرفت، از تاثیرگذاری و قدرت کنونی‎اش فاصله می‎گرفت.

کودتای ۵۳ مثل نور نقطه‌ای پرقدرتی عمل می‎‌کند که تنها بخشی از یک رخداد تاریک در تاریخ ایران را روشن می‎‌کند؛ رخدادی دراماتیک که به قول استیفن کینزر اگر رخ نمی‎داد شاید دموکراسی در دل خاورمیانه شکوفه می‎زد و بسیاری از اتفاقات سال‎‌های بعد از آن، می‎‌توانست به گونه‎‌ای دیگر در این منطقه از جهان رقم بخورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *