مستند مهین درمورد مهین قدیری است که به «نخستین زن قاتل سریالی» ایران مشهور است. او در فاصله بهمن ۱۳۸۷ تا اردیبهشت ۱۳۸۸ پنج زن را در قزوین، به گفتهی خودش با انگیزهی مالی، و با شرایط مشابه به قتل رساند و پس از سرقت طلاها جنازههایشان را رها میساخت. در نهایت در مستند مهین میبینیم که اطلاعات ارائهشده توسط زنی که توانسته بود از چنگ او بگریزد منجر به شناسایی و دستگیریاش شد.
فیلم مستند مهین ساخته محمدحسین حیدری با استفاده از فیلمهای واقعی بازسازی صحنهی قتل توسط مهین قدیری برای کارآگاهان، پلانهایی از زندگی شخصی او، صحنههای قتل و بازجوییها و اعترافات را نیز بازسازی کرده، و در کنار آنها پای صحبت مسئولین پلیسی و قضایی مرتبط با پرونده و شنیدن خاطرات و تجربههای آنها هم نشسته است. حاصل، فیلمی است که میتوان آن را هم یک مستند اجتماعی دانست و هم به واسطهی داستان پرکشش و پرداخت و ریتم درست، با یک مستند جنایی جذاب طرفیم، که در سینمای مستند ایران نمونهی مشابه زیادی برای آن سراغ نداریم.
کارگردانی به نام مهین قدیری
بازسازی صحنه قتل توسط قاتل برای کارآگاهان پلیس از مهمترین بخشهای رسیدگی به پروندههای جنایی است که بدون شک تماشای آنها برای دنبالکنندگان حوادث و علاقهمندان به موضوعات جنایی، جذاب و روشنگر است. از همین رو، نمایش فیلمهای واقعی بازسازی صحنهی جرم توسط قاتل در مهین، برگ برندهی مستندات و مواد خام فیلم بوده از تاثیرگذارترین بخشهای آن از کار درآمده است.
نکته مهم در این فیلمها، شخصیت کنشگر و داستانسرای مهین قدیری است که در بازسازی صحنهها با تسلطی عجیب با مأموران پلیس دیالوگ برقرار میکند و نمایش دقیقی از جنایتهایش را اجرا میکند و همانگونه که یکی از بازپرسهای پرونده در فیلم میگوید، مثل یک کارگردان تمام صحنه را مدیریت و کارگردانی میکند و انگار که تمام مأمورن و نیروهای پلیس همراهش، بازیگرانی هستند که قرار است در خدمت نمایش او باشند.
در یکی از تکاندهندهترین این فیلمها، که مهین قدیری صحنهی مربوط به زنی که از دستش گریخته را بازسازی میکند، با خونسردی و حتا شوخطبعی آن زن را یک «طلافروشی سیار» خطاب میکند که حیف شد که از چنگش گریخت! او فرار زن را «بدشانسی» خودش میداند و وقتی مأمور پلیس به او میگوید که فرار زن در حقیقت خوششانسی مهین بوده که یک جرم از جرمهایش کم شده، پاسخ میدهد که نه! اگر موفق میشد او را بکشد، تا مدتی از نظر مالی مشکلش حل میشد و قربانیان بعدی نجات پیدا میکردند! اینجاست که شخصیت پیچیدهی او خودش را نشان میدهد و ارائهی درست این شخصیت به یکی از نقاط قوت فیلم بدل شده است.
مثل هر فیلم جنایی دیگری، در کنار شخصیت مجرم و قاتل، یک شخصیت پلیس نیز لازم است که با برقراری یک رابطهی رفت و برگشتی با مجرم، به پیشبرد داستان و جذابیت فیلم کمک کند. در فیلم مهین سرهنگ بهرام عطایی، از کارآگاهان اصلی پرونده که از تهران برای کمک به این پرونده به قزوین اعزام میشود، نقشی پررنگتر از همکاران دیگرش در فیلم دارد. سرهنگ عطایی به واسطه فیزیک چهره و لحن و صدای رسا و تاثیرگذارش، به یک بازیگر حرفهای در فیلمی جنایی میماند که حضورش به جذابیت فیلم افزوده است و محمدحسین حیدری، کارگردان هم، با آگاهی از این موضوع از این وجه سینمایی کارآگاه عطایی استفاده کرده و حتا گفتار متن فیلم را نیز به او سپرده است.
سمپاتی برای یک قاتل سریالی
تماشای مهین بهواسطهی شخصیت مهین قدیری و پرداخت دراماتیک محمدحسین حیدری میتواند از نظر اخلاقی تیغ دولبهای باشد: زنبودن قاتل و واکاوی مشکلات زندگیاش، از ازدواج زودهنگام و رابطهی ضعیف با خانواده، تا اعتیاد شوهر و معلولیت فرزند، و فشار بار مسئولیت ادارهی این زندگی بر دوش او، یک لبهی این تیغ است، که انگار جلب همدلی بیننده را طلب میکند (در فیلم میبینیم که مهین در آخرین جلسهی دادگاهش همچون واعظی توانمند خود را قربانی شهر خود میخواند و از مخاطبینش میخواهد که پس از او از به وجودآمدن «مهین»های دیگر جلوگیری کنند)
اما روی دیگر این تیغ «قاتل»بودن اوست. این که روانشناسان به تحلیل شخصیت یک قاتل سریالی بپردازند یک موضوع است، اما این که خود قاتل بر این تحلیل روانشناسانه از خودش آگاه باشد و آن را به زبان بیاورد چیز دیگری است و نشان از نوعی آگاهی در هنگام وقوع جرم دارد (در فیلم و در همان سکانس دادگاه شاهدیم که پس از آن صحبتهای مهین، بستگان مقتولین هم که در دادگاه حضور دارند فریاد اعتراضشان بلند میشود و او را از موعظهکردن بر حذر میدارند)
انتخاب درست محمدحسین حیدری در مستند مهین این است که از این چالش و از این تیغ دولبه نهراسیده و اجازه داده تا، مثل فیلمهای داستانی یا مستند موفق همین ژانر و با موضوع مشابه، این دوگانه و این چالش اخلاقی (قربانیبودن قاتل در برابر آگاهی و سبوعیتش) در فیلم باقی بماند و آن را جذابتر و باورپذیرتر کند.
اگر قرار بود از ترس بینندهای که پس از دیدن مستند مهین قاتلبودن را موجه بداند، مستند مهین ساخته نشود، تعداد خیلی زیادی از فیلمها هرگز ساخته نمیشدند.
در کلیت سینمای ایران هم این سیاست ضعیف و اشتباه بارها و بارها اتفاق افتاده، که اما خوشبختانه در رابطه با مستند مهین (شاید به واسطهی قدرت تهیهکنندهاش، موسسه اوج) چنین نشده و فیلمی تاثیرگذار از یک موضوع تاریخی به یادگار مانده است.