(داریوش شهبازی- ۱۳۹۷)
عنوان فیلم کوتاه شرعی ساختهی داریوش شهبازی به نوع خاصی از ملاقات حضوری و خصوصی زندانیان متاهل با همسران خود اشاره دارد. در شرعی، دختر جوانی که پدرش سالهاست که در زندان به سر میبرد، تلاش دارد تا مادرش را راضی کند برای اولین بار به «ملاقات شرعی» پدرش برود.
فیلم ۱۲ دقیقهای داریوش شهبازی، از آن جمله فیلمهایی است که با یک ایدهی کوتاه، به یک لحظهی چرخش و ایجاد شگفتی برای بیننده متکیاند. در چنین فیلمهایی (و به طور کلی در فیلمهای کوتاه که فرصت زیادی برای داستانگویی وجود ندارد) آن چه مهم است و تمایز ایجاد میکند، کیفیت و چگونگی اجراست.
شرعی به تمامی در فضاهای داخلی و در نماهای بسته یا متوسط میگذرد و بیننده شاهد کلوزآپ یا نماهای دوتایی دختر و مادرش است. بنابراین فیلم بر بازی بازیگران و دیالوگهایشان و شخصیتپردازیها متکی است. شخصیت مادر با کلیشههای آشنایی مثل سبزی پاککردن و سرخکردن بادمجان، و دیالوگهایی به همان اندازه کلیشهای پرداخت شده و هیچ نکتهی ویژهای ندارد. بازیگر نقش دختر اما، از پس کاری که باید انجام دهد برآمده است.
تا تقریباً نیمی از زمان فیلم، در دیالوگها اشارهای به زندانیبودن پدر و علت اصرار دختر به مادر نمیشود. اما از آنجایی که سازندگان فیلم در خلاصه داستان آن به موضوع زندان و ملاقات شرعی اشاره کردهاند، این اصرار به عدم اشاره به موضوع در دیالوگها بیهوده جلوه میکند.
علاوه بر این، موضوع فیلم موضوعی است که پرداختن به آن در سینمای ایران از محدودیتهای بسیاری برخوردار است و حتا فیلمهای جریان اصلی و بلند سینمای ایران هم در پرداختن به چنین موضوعاتی با مشکلات زیادی در فرم و تصویرپردازی مواجهاند. بنابراین تمام آن چیزی که در ارتباط با این موضوع در شرعی میبینیم (یا بهتر است بگوییم به آن اشاره میشود) موی رنگشدهی مادر (در حد چند سانتیمتری که نمایشش مجاز است) و مقداری آرایش صورت اوست.
زن در جایگاه قربانی
با تمام این اوصاف فیلم در سکانس کلیدی و پایانی خود، که به طور کامل بر ریاکشنهای بازیگر نقش دختر جوان متکی است، در شگفتزدهکردن بیننده موفق است و پایان فیلم روی چهرهی کلافه و ناآرام مادر، سمپاتی بیننده را نسبت به او برمیانگیزد و میتواند منشاء گفتگوهایی در باب نقش ابزاری و درجه دوم این زن باشد.
داریوش شهبازی، کارگردان شرعی، مرد جوانی است که فیلمی دربارهی دو زن و حساسیتهای زنانه ساخته است. اصولاً مهمترین چالشی که فیلم او میتواند –به ویژه از طرف مدافعان حقوق زنان- با آن روبرو شود این پرسش است که چرا دختر باید مادرش را به قرارگرفتن در چنین موقعیتی، و ایفای نقش تاریخی ابزاریاش هل دهد، تا در آن وضعیت پایانی او تحقیر شود؟ فیلم البته پیشبینی و جوابی برای چنین سوالی ندارد و شخصیتهایش را صرفاً در وضعیت «قربانی بودن» رها میکند، که ناشی از فیلمنامهی کلیشهای و تک لایهی آن است.
اما با این حال فیلم کوتاه شرعی، که در جشنواره فیلم کوتاه تهران و در یک جشنواره ایتالیایی نیز به نمایش در آمده، با وجود نقصهایش فیلمی است که بیننده کمتوقع را در زمان کوتاه خود پای فیلم نگه میدارد. همچنین عنوان فیلم، میتواند در ذهن بیننده، عنوانی کنایهآمیز جلوه کند، از این نظر که آن چه میتواند شرعی و قانونی باشد، وقتی در برابر عرف و اخلاق قرار میگیرد، تا چه اندازه شایسته و قابل دفاع خواهد بود؟