بلاگ هاشور

درباره ی تصویر، بدون تصویر

درباره ی تصویر، بدون تصویر

درباره ی تصویر، بدون تصویر

داستان عکس (قسمت اول) ساخته مجتبی سعادت، همان گونه که از نامش پیداست مستندی است درباره چند عکس. مستندی گفت و گو محور درباره پنج عکس مشهور: عکس امام خمینی در هواپیمایی که با آن در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ از پاریس به تهران آمد از زبان عکاسش رسول صدرعاملی، عکسی از شور و شعف سربازان در مسجد جامع خرمشهر در صبح روز آزادی شهر در ۳ خرداد ۱۳۶۱ (عکاس: سعید صادقی)، عکسی از مسابقه فوتبال ایران و بحرین در سال ۱۹۹۴ (نادر داوودی)، و دو پرتره از حسین منزوی (توسط ابراهیم اسماعیلی) و پرتره ای بسیار مشهور از محمدرضا شجریان (از مهرداد اسکویی).

درباره ی تصویر، بدون تصویر

بنابر این با اثری طرفیم که قرار است با استفاده از مدیومی تصویری (فیلم)، داستان ها و خاطرات پیرامون یک مدیوم تصویری دیگر (عکس) را روایت کند و از قضا، عکس هایی هم انتخاب شده اند که شاید به جز یکی از آن ها، بقیه پر از خاطره و داستان در خاطره جمعی حتی مردم معمولی (و نه الزاما حرفه ای های هنر و عکاسی)، و قطعا پر از تصاویر فرعی و خرده روایت ها در دور و برشان هستند. به عنوان مثال لحظه ورود امام خمینی به ایران در ۱۲ بهمن، قطعا لبریز است از خاطرات آدم هایی در داخل و خارج از آن هواپیما و در فرودگاه، تا آنهایی که بیننده پخش زنده این رویداد از طریق تلویزیون بوده اند. همه آن ها قطعا این عکس را (که همان روز همراه با تیتر مشهور «امام آمد» در روزنامه اطلاعات چاپ شد) دیده اند و خرده روایت های هر کدام از آن ها می تواند به آن عکس تاریخی بعد تازه ای ببخشد و در کنار روایت عکاس، رسول صدر عاملی، چنین فیلمی را به اثری جذاب بدل کند.

اما فیلم-تصویری که قرار است درباره تصویر باشد، دقیقا در همین جا به مشکل بر می خورد: «داستان عکس» از فقر شدید تصویر رنج می برد و فیلمی درباره ی تصویر، بدون تصویر لازم و کافی شکل گرفته است. واقعیت این است که اگر بیننده در هنگام تماشای فیلم چشمش را ببندد، تقریبا چیزی را از دست نمی دهد و یا اگر بر اساس پیاده سازی گفتار فیلم کتابی منتشر شود، خواندن آن تقریبا تفاوتی با تماشای «داستان عکس» نخواهد داشت. حتی به شکل شگفت انگیزی، خود عکس هایی که در حال دنبال کردن ماجرایشان هستیم هم دقیق و متمرکز نمایش داده نمی شوند.

روایت های عکاسان از عکس هایشان داستان هایی دارد. مثلا وقتی سعید صادقی از حال و هوای مسجد جامع خرمشهر در روز آزادی خرمشهر می گوید، نزدیک تر شدن به عکس او که در لانگ شات می گذرد و به نوعی کلوزآپ گرفتن از آن و مثلا دقیق شدن و گشتی زدن در چهره سربازان (که خیلی هایشان پس از آن روز شورانگیز خرداد ۶۱ و با ادامه یافتن جنگ جانشان را از دست دادند) کاری است که احتمالا یک بیننده معمولی هم که بخواهد با دقت این عکس را نگاه کند، خودش آن را با چشمانش انجام خواهد داد، اما «داستان عکس» چنین رویکرد ساده ای را هم نسبت به موضوعش ندارد. یا وقتی مهرداد اسکویی از شهرت دور از انتظاری که نصیب پرتره اش از محمدرضا شجریان شد می گوید، تا آن جا که مردم در روز تشییع جنازه استاد هم آن عکس را بر دست گرفتند، توقع دیدن چند نمای ساده از آن مراسم به عنوان شاهد روایت عکاس، توقع زیادی نیست که اما این را هم «داستان عکس» برآورده نمی کند. یا در مورد عجیب دیگری، وقتی ابراهیم اسماعیلی با اشتیاق کنتاکت عکس هایش از حسین منزوی را به فیلم ساز نشان می دهد تا شرح دهد که چگونه یکی از آن فریم ها را انتخاب کرده، دوربین «داستان عکس» حتی تصویر این کنتاکت را هم درست نمی گیرد و به بیننده نشان نمی دهد.

این ها چند مثال بود. اما تقریبا تمام فیلم همین وضع را دارد و ارجاعات تصویری به داستان های عکاسان، به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد.

این نقطه ضعف تا آن اندازه بزرگ است، که نکات دیگری مثل آن که این پنج عکس (سه پرتره، یک عکس ورزشی و یک عکس جنگی)  بر چه اساسی انتخاب شده و در یک مجموعه در کنار هم قرار گرفته اند اهمیت کمتری پیدا می کند. از هر عکاس با سه دوربین تصویربرداری شده و به جز تصویر اصلی، دو تصویر دیگر با افکت هایی با معنای نامشخص همراه شده اند و در یکی از قاب ها حضور کارگردان که جلوی سوژه ها ایستاده و برای آن ها سر تکان می دهد و لبخند می زند (و حتی در یکی از نماها هیچ توجهی به سوژه اش ندارد و مشغول صحبت با همکاران پشت صحنه اش است!) چه توجیه یا جذابیت خاصی دارد؟ و یا در حالی که هر پنج عکسی که درباره آن ها صحبت می شود به دوران نگاتیو و قبل از دوران دیجیتال مربوطند، یک نمای تکراری از یک کارت حافظه که در داخل یک دوربین دیجیتال قرار می گیرد برای وصل کردن کردن قسمت های مختلف فیلم به هم، کمی بدسلیقگی نیست؟

قطعا برای «داستان عکس» جهت ثبت پنج خاطره برای نوعی آرشیو تاریخ شفاهی عکاسی زحمتی کشیده شده، اما متاسفانه فاصله آن با یک مستند جذاب و دیدنی (چیزی که موضوعش قطعا پتانسیل آن را دارد) بسیار زیاد است. البته فیلم می تواند اشاره و مقدمه ای باشد برای علاقمندان، که خود جویای داستان ها و روایت های تصویری از عکس هایی تاریخی باشند.

*

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *