News, هاشور نیوز

نه فرشته‌ام، نه شیطان

آلاله

سینماسینما، محدثه واعظی‌پور

مستند «آلاله» (فرشاد اکتسابی) از این منظر جذاب است که زندگی یک شخصیت واقعی را روایت می‌کند. آلاله اگرچه زندگی پرفراز و نشیبی داشته اما در دسته آدم های معمولی قرار می گیرد، دردسرها و گرفتاری‌هایش شبیه بسیاری از ماست و از این منظر، کارگردان با یک چالش روبرو بوده که این قصه ساده را چطور در شکلی جذاب روایت کند.

فیلم، تکان دهنده و تاثیر گذار است. با یک افتتاحیه خوب شروع می‌شود و پایانی متقاعدکننده دارد. می‌توانست چندصدایی باشد اگر خانواده آلاله هم مقابل دوربین می نشستند، اما اتفاقا این ابهام و رازآلودگی به فیلم معنایی مضاعف داده است. آلاله چقدر صادق است؟ آنچه از دوران کودکی و نوجوانی و برخوردهای مادر و همسر مادر روایت می‌کند چه اندازه واقعی و چه قدر زاییده ذهن زنی است که تا آستانه فروپاشی و خودکشی رفته است؟ این پرسش تا پایان فیلم، ذهن بیننده را درگیر می‌کند.

فیلم تا پایان، پاسخی برای این سوال بزرگ ندارد. وظیفه فیلم این نیست که پاسخگوی این سوال باشد، همین که پاسخ های متناقض و احساس‌های متفاوت را رو دررو یا کنار هم قرار می‌دهد موفق است. کامران درباره تغییر احساسش به آلاله صحبت می‌کند، آلاله همچنان در رابطه عاطفی با همسر سابقش باقی مانده است. دوست علی، معتقد است آلاله علی را گرفتار کرده بوده و از پیشرفت بازداشته است. دوستان آلاله و کامران، علی را منفعت طلب می‌دانند. واقعیت همین است که فیلم، بی‌پروا به نمایش می‌گذارد. تلخ، اندوهناک و گزنده. روابط بر پایه احساس و منافع گذرا شکل می‌گیرند. همان طور که بابک، آلاله را ترک کرده، کامران و علی هم او را رها می‌کنند و چه کسی است که نداند عمر دلدادگی برای زنان و مردان یکسان نیست.

«آلاله» فیلمی تاثیرگذار است، نه فقط به واسطه قصه تلخی که از سرنوشت شخصیت اصلی‌اش روایت می کند. بیش از آن، به این دلیل که می توانیم بخشی از وجودمان را در آن جستجو کنیم. بی آنکه حتی یک روز شبیه آلاله زندگی کرده باشیم. عشق و زنانگی، پدیده هایی هستند که فیلمساز به آنها نزدیک می شود و بدون آنکه ادعایی داشته باشد موفق می شود تصویرهایی واقعی از آن خلق کند. به مردان فیلم فرصت می‌دهد سخن بگویند و ما از میان واژه‌ها و نگاه‌ها، تفاوت دنیای زنان و مردان را درک می‌کنیم.

«آلاله» فیلمی جسورانه است. آلاله، جسورانه مقابل دوربین از شکست‌ها و ناکامی‌هایش گفته و مردان زندگی‌اش، این شهامت را داشته‌اند که دست کم بخشی از خود و رابطه‌شان را به معرض قضاوت بگذارند. «آلاله» با امید تمام می‌شود. در دل تاریکی و تنهایی دو شمع سو سو می‌زنند. امیدی لرزان و شکننده، مثل عشق یک زن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *