«کودتای۵۳» به کارگردانی تقی امیرانی مستندی سینمایی است که روایتی جدید و قابلتأمل از نقشآفرینی جاسوسان انگلیسی در کودتای ۲۸ مرداد ارائه میکند.
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، سینمای مستند در قیاس با نوع داستانیِ سینما بسیار مهجور و مغفول مانده است. از آن همه هیاهو و جنجال و حاشیههایی که حول سینمای داستانی وجود دارد، در سینمای مستند خبری نیست و به نوعی مستندسازان در غربت و با سختیِ کار فراوان مشغول فعالیت هستند تا شاید خروجی کارشان بتواند به آگاهسازی طیفی از جامعه منجر شود.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا قصد دارد، با تعریف پروندهای حول فیلمهای مستندی که در چند سال اخیر موفق عمل کردهاند، نسبت به معرفی آن فیلمها و گفتوگو با عوامل و سازندگانش اقدام کند. در دوازدهمین شماره از این «پرونده» مستند «کودتای ۵۳» به کارگردانی تقی امیرانی که حول ماجرایی تاریخی میچرخد معرفی میشود.
کودتای ۲۸ مرداد و زمینهها و پیامدهای آن از جمله وقایع تاریخی است که پس از گذشت ۶ دهه همچنان سببساز ایجاد بحثهای گوناگون در محافل علمی و رسانهای میشود. این جریانسازی به ویژه با انتشار گاه و بیگاه اسناد جدیدی از این رویداد رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد.
مستند «کودتای ۵۳» به کارگردانی تقی امیرانی، یکی از آخرین تلاشها در این زمینه است که این بار در قالب مستند سینمایی به بررسی این رخداد تاریخی میپردازد. این اثر ۱۲۰ دقیقهای، آذرماه سال گذشته و در چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت به نمایش درآمد و بهعنوان فیلم برگزیده از نگاه تماشاگران معرفی شد. «کودتای ۵۳» همچنین یکی از چهار فیلم راهیافته به سی و نهمین جشنواره فیلم فجر بود که درنهایت توانست سیمرغ بلورین بهترین مستند این دوره از جشنواره را از آن خود کند.
تقی امیرانی فیلمساز ایرانی ساکن بریتانیاست. او ابتدا در دانشگاه «ناتینگهام» فیزیک خوانده و سپس کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه «بریستول» دریافت کرده است. امیرانی پیش از این فیلم، ۳۶ فیلم مستند تلویزیونی ساخته که شاید مهمترین آنها «خطوط قرمز و مهلتها» و «ما بسیاریم» باشد. او همچنین عضو هیئت داوران جشنواره «اِمی» و جشنواره بینالمللی فیلم مستند «شفیلد» نیز بوده است. ساخت مستند «کودتای ۵۳» از زمان طرح ایده تا رسیدن به نسخه نهایی حدود ۱۰ سال طول کشیده است.
چرا تدوینگر خوب بری فیلمساز از نان شب هم واجبتر است؟
شاید مخاطب در نگاه اول به عنوان و موضوع کلی فیلم یعنی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ این برداشت در ذهنش شکل بگیرد که با مستندی مشابه دهها مستند دیگر که در زمینه تاریخ معاصر ایران و کودتای ۲۸ مرداد ساخته شده مواجه خواهد شد. اما «کودتای ۵۳» واجد ویژگیهایی است که آن را از این گونه آثار که گاه در ورطه تکرار می افتند جدا میکند. امیرانی در این مستند با یک زاویه نگاه جدید، شخصیتی مرموز اما موثر در کودتا یعنی «نورمن داربیشر» را که یک مأمور سازمان اطلاعات انگلیس است، محور قرار میدهد. شخصیتی که پیش از این در آثار مکتوب و علمی مرتبط با کودتا به آن اشارهای نشده و یا نقشی که برای او در مسیر اجرای کودتا در نظر گرفته شده بسیار ناچیز بوده است.
«والتر مرچ» یکی از برجستهترین تدوینگران و طراحان صدا در تاریخ سینمای هالیوود است که تدوین فیلمهای چون «پدرخوانده»، «سبکی تحملناپذیر هستی»، «اینک آخرالزمان»، «مکالمه» و «نشانی از شر» را در کارنامه خود دارد. او دو بار بابت صداگذاری و میکس صدای فیلم «اینک آخرالزمان» و «بیمار انگلیسی»جایزه اسکار بهترین «صداگذاری و میکس صدا» را دریافت کرد. مرچ همچنین در ۱۹۹۶، برای تدوین فیلم «بیمار انگلیسی»، برنده جایزه اسکار بهترین تدوین و جایزه بفتای بهترین تدوین شد.
تقی امیرانی در یادداشتی که در نشریه الکترونیک جشنواره سی و نهم فیلم فجر منتشر شده درباره چگونگی ساخت این فیلم چنین نوشت: سال ۱۳۸۸ وقتی دست به کار ساخت «کودتای ۵۳» میشدم، هرگز به مخیلهام خطور هم نمیکرد که جریان کار این قدر به درازا بکشد، یا که آنقدر خوشاقبال باشم که بزرگترین تدوینگر سینمای جهان در این مسیر همراه و همکارم بشود.
وی میافزاید: واقعیت این است که «کودتای ۵۳» در ابتدا بنا نبود مستند باشد. قرار بود اولین فیلم بلند داستانی من بشود. حتی خاطرم هست که پروپوزال یک فیلم داستانی بر اساس وقایع منتهی به کودتای ۲۸ مرداد را هم نوشتم، ولی حین تحقیقم برای نوشتن فیلمنامه وقتی با شادروان موسی مهران، افسر سرنگهبان منزل دکتر مصدق آشنا شدم که با چنان فصاحت و روشنی خیرهکنندهای از خاطراتش از روزهای کودتا صحبت میکرد، فهمیدم دیوانگی است که این چهره، این صلابت و این عشق و شور و امید واقعی را رها کنم و سعی کنم بازیگری را پیدا کنم که بیاید و بهخوبی این نقش را بازی کند. این شد که «کودتای ۵۳» مستند شد؛ اولین مستند بلند سینمایی من.
کارگردان مستند «کودتای ۵۳» امتیاز این اثر نسبت به آثار مشابه را نیز تلاش برای کشف و شنیدن صدای راویانی میداند که زمزمه آنها در هیاهو و فریادهای غوغاسالاران تاریخ گم و فراموش شده بود؛ یافتن اسناد و مدارک و فیلمهایی که پیشتر دیده نشده بودند، تقلا برای یافتن راهی برای روایت این داستان برای مخاطب ناآگاه عمدتاً غیرایرانی که نمیداند بر ایران چه گذشته و همزمان برای مخاطب آگاه داخلی که فکر میکند همهچیز را میداند.
امیرانی درباره همکاری با «والتر مرچ» نیز میگوید: او از کالیفرنیا به لندن آمد تا تدوین این فیلم را که قرار بود فقط ۶ ماه طول بکشد، به عهده بگیرد، اما چهار سال گرفتار شد! فقط او، والتر مرچ بزرگ است که میتواند ۵۳۲ ساعت راش درباره یک واقعه تاریخی در ۶۰ و چند سال پیش را تحویل بگیرد و یک فیلم دوساعته تحویل دهد، فراتر از یک درام یا یک تریلر درجه یک داستانی.
حضور بازیگر برنده اسکار در یک مستند ایرانی
حضور «ریف فاینز» بازیگر مشهور انگلیسی که با فیلمهایی همچون «بیمار انگلیسی»، «هری پاتر»، «انتقامجویان»، دوشس» و «هتل بزرگ بوداپست» برای علاقهمندان به سینما شناخته شده است نیز یکی دیگر از نکات جالب این مستند است؛ حضوری که به واسطه «والتر مرچ» و سابقه دوستی او با «ریف فاینز» از زمان ساخت «بیمار انگلیسی» رقم خورد. فاینز در در نقش «نورمن دربیشر» گفتوگوی این مامور امنیتی با یک برنامه تلویزیونی در اوایل دهه هشتاد میلادی را که محور اصلی مستند «کودتای۵۳» است، بازسازی میکند. این در حالی است که طرح اولیه مستند چیز دیگری بوده و امیرانی و مرچ، چندین سال با جمعآوری فیلمها و مصاحبهها مسیر دیگری را رفته بودند.
امیرانی در گفتوگوی دیگری که با نشریه «آگاهی نو» (پاییز۱۳۹۹) داشته درباره کشف اتفاقی این شخصیت تاریخی میگوید: حین تدوین (فیلم اولیه) اتفاق حیرتانگیزی افتاد که ما را به ساختار نهایی فیلم رساند. ما متن کامل مصاحبه «نورمن داربیشر» یک جاسوس سابق سازمان امنیت انگلیس را لابهلای صدها مصاحبه تایپشده از یک سریال قدیمی انگلیسی به نام «پایان امپراتوری» را پیدا کردیم. این اثر، یک مجموعه تاریخی سیاسی بود که هر قسمتش به یکی از مستعمرات سابق انگلیس اختصاص داشت. با اینکه ایران هرگز بهطور رسمی مستعمره انگلیس نبود، اما قسمت هفتم سریال درباره ایران بود.
او در ادامه با اشاره به این که «نورمن داربیشر» گرداننده اصلی کودتا از طرف انگلیسیها بود میافزاید: متن کامل گفتوگو با او را کسی منتشر نکرده بود و جزئیات مأموریتهای او هم بر عموم پوشیده بود. «والتر» همیشه از فاکتور «ایکس» فاکتور نامعلومی که ناگهان وقتی انتظارش را نداری رخ میدهد و ورق را برمیگرداند حرف میزد و در محاسباتش بر روی دیوار بزرگ اتاق کارش کارت را به این نامعلوم بزرگ اختصاص داده بود اما هیچ کدام از ما پیشبینی چیستی و چگونگیاش را نکرده بودیم. درست وقتیکه دست به دامان شاهدان دستاول از نحوه و علل وقایع منتهی به کودتا بودیم، متن مکتوب حرفهای کسی را پیدا کردم که مامور مستقیم گرداندن کودتا بود و همهچیز را کلمه به کلمه شرح داده؛ متن مصاحبه «داربیشر» همان فاکتور نامعلوم و گنجی بود که به دنبالش بودیم.
تماشای مستند «کودتای ۵۳» برای علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران تجربه جذابی خواهد بود. مستندی که با ریتم مناسب، تدوین حرفهای، تکیه بر اسناد پژوهشی قوی و پرهیز از پرداختن به اطلاعات فرعی میتواند الگویی مناسب برای مستندسازان تازهکار نیز باشد. این مستند سینمایی هم اکنون در سامانه هاشور (پلتفرم پخش آثار مستند) به صورت آنلاین اکران شده است.