«چامون» در زبان لری بختیاری به معنای «بیماری و سرماخوردگی سخت» است و در عنوانبندی پایانی مستند چامون نیز برای آن معادل «بیماری همهگیر» آورده شده است. همانگونه که از این عنوان بر میآید، فیلم به دوران پاندمی ویروس کرونا میپردازد و تاثیری که این بیماری بر زندگی عشایر بختیاری گذاشت.
چامون دهمین فیلم مستند آرمان قلیپور دشتکی است، که خود ریشه در ایل بختیاری دارد. او تا امروز به جز چامون ۱۱ فیلم مستند دیگر را نیز کارگردانی کرده که برای برخی از آنها مثل زری، آن سوی حصار، قایق روی دریا و فرزندان خونیار برنده جوایزی از جشنوارههایی در روسیه، اسپانیا، ایتالیا و کره جنوبی و همچنین جشنوارههای ملی از جمله جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران شده است. قلیپور در حال حاضر نیز فیلم شیر علیمردان خان بختیاری را در دست تولید دارد.
بختیاری درباره ی پاندمی چه میگوید؟
چامون با «مرگ» آغاز میشود و در سکانس آغازین شاهد مراسم سوگواری و خاکسپاری یکی از درگذشتگان ایل هستیم و صدای مردی را میشنویم که از پشت بلندگو به حاضران میگوید که «فاصله اجتماعی را رعایت کنید» و با شنیدن این جملهی مشهور متعلق به دوران پاندمی ویروس کرونا، موقعیت زمانی فیلم و شرایط حاکم را در مییابیم.
در ادامه، فیلم به نمایش تصاویری از زندگی روزمره و مبتنی بر دامداری عشایر و طبیعت زیبای کوهستانی محل زندگی آنها میپردازد؛ تصاویری که مشابه آن پیش از این در دیگر مستندهای عشایری نیز دیده شده و چامون از این نظر دستاورد ویژه و تازهای به آنها نمیافزاید. در کنار تماشای این زندگی روزمره، فیلم به پای صحبت مردان عشایر درباره موضوع کرونا، در دورهمیهایشان و یا در پاسخ به سوالات کارگردان فیلم نشسته است و تصویری از رویکرد این جامعه به موضوع پاندمی ارائه میدهد.
نکته جالب توجه در شنیدن این نظرات، که قلیپور آنها را در چامون به تصویر کشیده، این است که با وجود آن که با جامعهای محدود، سنتی و کوچنشین طرفیم، اما رویکرد این جامعه و تنوع نظرات و دیدگاه افراد آن به ابعاد موضوعی مثل پاندمی کرونا، با آنچه در آن دوره در جوامع بزرگتر شهری، و حتا خارج از مرزهای ایران و در سراسر جهان شاهد بودیم، تفاوت ماهوی چندانی نداشته و تنها در شکل و بیان متفاوت به نظر میرسد.
از افسانهی به وجودآمدن کرونا از خوردن خفاش (!) توسط چینیها، تا این که این ویروس توطئهی دشمنان، به دلیل حسادت از پیشرفتها و معجزات ایران بوده، تا حسی از تمسخر و مقاومت در برابر زدن ماسک و اصرار برخی در نادیدهگرفتن پروتکلهای بهداشتی (مثل دست دادن)، و یا تمسک به باورهای مذهبی برای رهایی از چنگ این بیماری، نظرات و رفتارهایی بودند که نه تنها در جامعه عشایری، که کمابیش در همه جای جهان از مردم و همچنین طرفداران تئوریهای توطئه دیده شد و تنها نوع رفتارها و گفتارها متفاوت بود.
تخته قاپو یا کرونا؛ این عشایرند که میمانند
مردی از عشایر حتا کرونا را موضوعی سیاسی و مشابه ماجرای «تخته قاپو کردن» در دوران رضاشاه پهلوی میداند. در سالهای ۱۳۰۳ تا ۱۳۱۰ رضاشاه با این اعتقاد که «قبایل وحشیانی ناهنجار، سرکش، غیرمولد و بیسواد هستند که در وضع طبیعی بدوی باقی ماندهاند» عزم به یکجانشین کردن عشایر و ساکن کردن آنها در «روستاهای نمونه» کرد که از این دوره به «تخته قاپو کردن» (واژهای ترکی با معنی تقریبی «در را تخته کردن») یاد میشود. در چومان میبینیم وقتی دولت به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا محدودیتهایی در کوچ ایلات و عشایر ایجاد میکند و به آنها اعلام میشود که تا اعلام بعدی اجازه کوچ ندارند و راهها را میبندند، پیرمردی آن را توطئهای مشابه «تخته قاپو کردن» میداند.
البته در چومان جوانان عشایر را هم میبینیم که متفاوت از مسنترها، این بیماری را واقعیتی میدانند که وجود دارد، اما نوع زندگی عشایری را به گونهای میبینند که رعایت کامل تمام پروتکلهای ابلاغی در آن ممکن نیست. نکته جالب این جاست بر طبق آماری که نهادهای رسمی از میزان تاثیر کرونا بر جامعه عشایر ارائه کردهاند، از جامعهی ۱٫۲۰۰٫۰۰۰ نفری عشایر ایران، تا اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۰ حدود ۷۰۰ مورد ابتلا به ویروس کرونا و تنها ۵ مورد فوت در بین آنها ثبت شده بود. این موضوع بدون شک برای طرفداران تئوریهای توطئه در جامعه عشایری به مثابه اثبات نظریاتشان است، اما امروز با توجه به رفتار و مکانیزم ویروس کرونا، میدانیم واقعیت این است که سبک زندگی عشایری (به ویژه زیست در طبیعت کوهستانی و برخورداری از هوای پاک و پر از اکسیژن) دلیل اصلی عدم انتشار بیماری و آسیبدیدن کمتر این جامعه نسبت به جامعه شهری بوده است.
مستند چامون ، که با نمایش مرگ آغاز شده بود، با نمایش زندگی به پایان میرسد: برهای به دنیا میآید که نمادی از اصلیترین عنصر اقتصاد عشایری، یعنی دامداری است. آرمان قلیپور در فیلمش تلاش میکند تا خردهفرهنگی ریشهدار را به تصویر بکشد که همچون همان اقلیم کوهستانی و صعب و البته زیبا، در طول زمان مقاوم و پایدار مانده و در برابر سختیهای پیش رویش، چه «تخته قاپو» باشد و چه قرنطینهی کرونا، در نهایت راه خود را رفته و به «کوچ» و «زیست» خود ادامه داده است.