به گزارش هاشور نیوز؛ در دنیای سینما برخی هنرمندان نه فقط بازیگران که جستجوگرانی هستند در پی کشف حقیقت نقش و جهانهای ناشناخته. میثم دامنزه، بازیگر توانمند سینما و تئاتر، از جمله این هنرمندان است. در این گفتوگو از تجربیات، دیدگاهها و فرآیند خلاقانه او در خلق شخصیتهای ماندگار آگاه میشویم.
ورود به عرصه تئاتر و سینما
میثم دامنزه متولد ۱۳۶۶ بندرعباس است. او درباره شروع فعالیتاش میگوید: در سال دوم دبیرستان و به صورت اتفاقی با تئاتر آشنا شدم. صحنهای دیدم که برایم جادویی بود و جذب شدم. پیش از آن در فضای خانواده با موسیقی آشنا بودم، اما تئاتر برایم دنیای ناشناختهای بود.
وی اولین تجربه حرفهای خود را در سال ۱۳۸۹ و با بازی در نمایش «هملتماشین» اثر هاینر مولر به کارگردانی ناصر حسینیمهر در تئاتر شهر تجربه کرد.
فرآیند خلق یک نقش
دامنزه درباره روش خود برای نزدیک شدن به شخصیتها توضیح میدهد: من خود را "صفر" میکنم. هر آنچه از قبل میدانم کنار میگذارم. اول متن را میخوانم و اگر مرا جذب کرد، شروع به تحقیق میکنم. از آنجا که با کاراکترهای مختلف و لهجههای گوناگون کار میکنم، سعی میکنم شخصیت را از میان مردم بیرون بکشم.
تجربه بازی در فیلم تایلندی
او درباره انتخاب برای نقش محمد تایلندی میگوید: با کارگردانان این اثر پیش از این همکاری داشتم. اگرچه در فیلمنامه کاراکتری سیاه بود، من اصرار داشتم او را خاکستری نشان دهم. معتقدم هر انسانی حتی یک قاتل، ابعاد خاکستری دارد.
تفاوت فیلم کوتاه و بلند
این بازیگر درباره تفاوت این دو قالب میگوید: فیلم کوتاه مانند نقاشی مینیاتوری است. باید در زمان محدود، تأثیر خود را بگذاری. در فیلم بلند فرصت داری کاراکتر را رشد دهی، اما در فیلم کوتاه باید بسیار دقیق و حسابشده عمل کنی.
آینده فیلم کوتاه در ایران
دامنزه با امیدواری میگوید: ما امروز در فستیوالهای معتبر جهانی حضور داریم. فیلم "چمدان" جایزه ۱۰٬۰۰۰ دلاری از دریای سرخ گرفت. ژانرهای متنوعی در حال شکلگیری است و این اتفاق خوبی است.
معیارهای انتخاب نقش
فقط فیلمنامه معیار من است. باید با جهان اثر ارتباط برقرار کنم. نقشهایی را انتخاب میکنم که به جهان من نزدیک باشند. برایم مهم است کاراکتر چه حرفی برای گفتن دارد.
توصیه به بازیگران جوان
او با تأکید بر صبر و پشتکار میگوید: «هنر در درون تو اتفاق میافتد. من ده سال بازی کردم تا فهمیدم بازیگر هستم. باید بر اساس دانش و جهانبینی خودت پیش بروی. اتفاق در زمان مناسب خودش میافتد.
کلام پایانی
میثم دامنزه در پایان با امیدواری میگوید: هیچ ماهی پشت ابر نمیماند. در این مسیر باید با عشق و صلابت ادامه داد. ما در تنهایی خود با درونمان کار داریم. اگر در آن لحظه به خودت بگویی «آری، من تلاش کردم» آن لحظه، لحظه اتفاق است.
مرآت گیوهچی


