بلاگ هاشور

عمران در بحران

عمران در بحران، جان پناه

عمران در بحران

یادداشتی بر مستند نیمه‌بلند «جان‌پناه»
ساخته‌ فرزاد جعفری

محمداحسان مفیدی کیا: وقتی کرونا شروع شد، کمتر کسی باور داشت که کار به اینجا برسد، که حتی تخت برای بستری کم بیاید و این وضع برای حدود دو سال به طول بیانجامد، اما بحران‌ها، کاری به باور مردم ندارند و می‌آیند و همه چیز را با خود می‌برند، همه چیز مگر خاطرات و تصاویری از آن روزهای تلخ. در این میان اما عده‌ای هم هستند که دست روی دست نمی‌گذارند و هرچند که از ضربه حادثه‌ غافلگیر شده باشند، خود را باز می‌یابند و سعی در جبران کاستی‌ها می‌کنند.

در مورد کرونا آنچه بیشتر به چشم آمد، تلاش فداکارانه‌ کادر درمان و نیروهای جهادگر همراهشان بود که خواسته و ناخواسته لنز دوربین‌ها را به خود معطوف می‌کردند، اما بسیاری دیگر هم بودند که اگر تلاششان‌ نبود قطعاً نتایجی وخیم‌تر از این که دیدیم، پیش می‌آمد.

فرزاد جعفری که خود مهندسی عمران خوانده است و دستی بر آتش ساخت و ساز دارد، از همان ابتدای همه‌گیری، متوجه آغاز ساخت فاز جدیدی از بیمارستان فیروزآبادی شهر ری می‌شود و سعی می‌کند تا تلاش مهندسان، متخصصان و کارگران زحمت‌کشی را به تصویر بکشد که در اوج خوف و خطر، در نزدیکترین موقعیت به قلب بحران ماندند و دست از کار نکشیدند تا به این ترتیب بیمارستان را توسعه داده و جان هموطنان‌شان را نجات دهند.

مستند «جان پناه» روایت تلاش بی‌وقفه‌ی یک کارگاه ساختمان‌سازی است که در اوج بحران کرونا، در حال ساخت فاز جدید بیمارستان و افزودن به فضای بستری بیماران کرونایی است. آنچه در نگاه اول به چشم می‌آید یک فضای سخت و خشن ساختمانی است که به فراخور جنسش چند سرکارگر عصبانی و جدی دارد، اما کمی که بیشتر دقت کنیم متوجه ضرب‌الاجل اتمام کار در بیست روز و اهمیت پایبندی به آن برای تمامی عوامل از جمله مهندس حسینی به عنوان مسئول کارگاه می‌شویم.

جعفری در ۵۰ دقیقه و با ریتمی مناسب، از دلِ کار سختی که جلوی دوربین صورت می‌گیرد، نسبت‌های انسانی را ثبت و ضبط می‌کند که شاید قبل از این از چشم منِ مخاطب دور مانده بود، نقطه‌ی اوج این روابط، سکانسی است که در آن کارگرانی که مشغول کارند در فاصله‌ی چندمتری خود با خانواده‌ی داغداری که پیکر عزیز از دست‌رفته‌شان را تحویل می‌گیرند، مواجه می‌شوند و در بهت عظیم حادثه قرار می‌گیرند. از جهت دیگر اشاره هرچند ظریف به مسائل و مشکلات کارگران که از قیمت‌های آن روز گلایه دارند و روزمزد ناچیز به قبول خطر امکان ابتلا به کرونا در محیط کارگاه ترغیبشان نمی‌کند، بیانگر دغدغه‌های مستندساز است.

اینکه فرزاد جعفری، درست در همان وقتی که باید، سراغ یک سوژه‌ی داغ و تازه‌ بین المللی یعنی مسائل پیرامونی همه‌گیری کرونا، رفته است باعث شده تا بتواند نظر یک سرمایه‌گذار خارجی، مثل الجزیره را جلب کند و از طریق جذب سرمایه بر کیفیت و غنای اثر بیفزاید.

سخن آخر اینکه، شاید اگر شرایط چنین بغرنج و بحرانی نبود، ساخته‌ فرزاد جعفری نیز به لحاظ کیفی چند پله‌ بالاتر می‌ایستاد، اما در هر حال نفس تولید چنین مستندی در چنان شرایطی یک کار شاق و درخور تحسین است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *